امان از دست این موبایلا با این نرم افزارهای راحت مثل اینسا و تلگرام که ادم رو از وبلاگا دور میکنن
خیلی وقته ننوشتم
اول ماه رمضون یه عزیز دیگه هم از پیشمون رفت که رفتنش غیر قابل باور و سخت بود. خدا رحمتش کنه
تو فکر خرید خونه هستیم اما دلم راضی نمیشه که هرجایی بخریم. با پولی هم که داریم که کمه و نمیشه مکانای دلخواه من خریده شه. خلاصه باید هنوز مستاجر بمونیم تا ببینیم چی میشه
از خرداد تا همین هفته ی پیش زیاد در رفت و امد ولایت بودیم و عملا نمیشد بیام و بنویسم
اولین نوه ی پسری در خانواده شوهر به دنیا اومد و خلاصه که مادر شوهر تبدیل به والده سلطان شد و نسلشون منقرض نمیشه. از دایناسوری در اومدن خلاصه
احتمالا اواسط مرداد بریم سفر با کی؟ با خواهر شوهر و والده سلطان!!!! خدا رحم کنه