-
دلم تنگته وبلاگ
چهارشنبه 29 فروردین 1397 23:28
چقد دلم میخواد بازم بنویسم. چی میشد وبلاگ هم مثل تلگرام مدیریتش و عکس گذاشتنش راحت بود؟
-
؟؟
دوشنبه 20 فروردین 1397 19:04
یعنی منم برگردم اینجا؟؟
-
تکراری
سهشنبه 3 اسفند 1395 13:47
روزها پشت هم میاد و میره و من بلا نسبت شما هیچ غلطی نکردم. نه خونه تکونی. نه خرید انچنانی. نه فکری واسه 7 سین. هیچی روزام به بطالت و تکراری میگذره خیلی حساس شدم به کارا و رفتار همسر. با کوچیکترین کارش غصه ام میگیره و مثل بچه ها باهاش قهر میکنم. البته که اونم بی تقصیر نیست و میتونه یکم مراعاتم کنه ولی مَردَن دیگه . این...
-
خونه
سهشنبه 7 دی 1395 12:44
دیشب بعد اپدیت کردن وبلاگ اومدم سروقت تلگرام. یه پیام توی کانال تعاونی مسکنی ک ثبت نام کردیم گذاشته بودن: با سلام و شب بخیر طبق برنامه اعلامی فردا لیست امتیاز بندی در همین کانال منتشر خواهد شد. لیکن با توجه به حجم زیاد واریزی ها و لزوم ثبت و کنترل دقیق پرونده ها لیست مذکور پس از بروز رسانی بر مبنای صورت حسابهای بانکی...
-
فندق
دوشنبه 6 دی 1395 20:30
هفته پیش رفتیم ولایت. همسر هم مرخصی گرفته بود. البته مرخصیش توفیق اجباری شد. خلاصه ک پنج روزی در ولایت بسر بردیم. قبلنا ک میرفتیم (یعنی سریهای پیش تر) هی والده سلطان می پرسید جنسیتش مشخص نشد؟ سونو نرفتین؟ چرا این موجودات عجیب الخلقه فکر میکنن ک سونو گرافی صرف تعیین جنسیته ؟؟؟ منم میگفتم نه نرفتیم باز می پرسید تکون...
-
فعلا موندگارم
سهشنبه 23 آذر 1395 13:19
سلام فعلا قصدم اینه همینجا بمونم با اون قبلیه انگار مشکل دارم . دست و دلم به نوشتن نمیره خونه هایی که ثبت نام کرده بودیم قراره 11 دیماه بریم واسه انتخاب واحد. انشاله که واحد خوب و افتابگیر با همسایه های خوب نصیبمون شه. حالا اینکه کی تحویلش بدن خدا داند. خرج این وروجک که بماند این فسقل تو راهی هم که جای خود دیگه حساب...
-
کجا اوار بشم؟؟
دوشنبه 15 آذر 1395 12:01
یکم دوباره شروع کردن همیشه سخته. یه نیرویی میخواد استارت بخوری بازم نمیدونم اینجا بنویسم یا برگردم همون خراب شده ی قبلی
-
7
جمعه 1 مرداد 1395 15:11
امان از دست این موبایلا با این نرم افزارهای راحت مثل اینسا و تلگرام که ادم رو از وبلاگا دور میکنن خیلی وقته ننوشتم اول ماه رمضون یه عزیز دیگه هم از پیشمون رفت که رفتنش غیر قابل باور و سخت بود. خدا رحمتش کنه تو فکر خرید خونه هستیم اما دلم راضی نمیشه که هرجایی بخریم. با پولی هم که داریم که کمه و نمیشه مکانای دلخواه من...
-
6
جمعه 17 اردیبهشت 1395 22:44
پدر بزرگ هم فوت شد. پنج شنبه که دیرزو باشه مراسم چهاردهمش بود خدا بیامرزدش خوب شد بردیمش مشهد این دو هفته رو صرف رفت و آمد به ولایت شد پ.ن : دیشب فیلمبرداری عروسی بودم آقا تو آتلیه ژستای بوس رو که میرفتیم وضعیت داماد بحرانی میشد . خخخخخ گرفتین که چی میگم
-
5
چهارشنبه 25 فروردین 1395 01:46
حال پدر بزرگ همونجوریه. بهوش نیومده هنوز. ی هفته از عملش گذشته و دیگه خدا میدونه موندنیه یا رفتنی فقط اینکه ما از سفر افتادیم قراره 4 اردیبهشت بریم انشاله. اگه باز بند و بستی تو کار نخوره پ.ن: هرچه پیش آید ، خوش آید
-
4
شنبه 21 فروردین 1395 21:54
این داستان پدربزرگ همسری ما یه پدربزرگی داره که میشه بابای والده سلطان و با پدربزرگ متوفی ما (خدا بیامرزه همه رفتگان رو) میشه پسرخاله ..... تا اینجا رو داشته باشین .... از اونجایی که هیچ دیواری کوتاهتر از دیوار ما تو خون والده سلطان پیدا نمیشه ، حسب الامر ایشون اسفند 94 پدر بزرگ رو به قصد زیارت ورداشتیم بردیم مشهد که...
-
3
چهارشنبه 18 فروردین 1395 20:05
قرار بود فردا مهمون بیاد خواهرشوهرا + والده سلطان از قضا یکی از خواهرشوهرا جمعه عروسی دعوته و نمیتونه بیاد اون یکی هم خبر قطعی نداده .... یه پاداش واریز کردن میگن یه سر دارم و هزار سودا همینه به قول هم ولایتیای ما که میگن: " یه قرو درُم هِلُم میه باقیش فلفلُم میه (یه قرون دارم هل میخوام با باقی پولش فلفل میخوام...
-
2
چهارشنبه 18 فروردین 1395 17:36
انگار خیلی چیزا باید نو بشه اون همه دوست توی لینکدونی قدیم . الان فقط دوتا ثابت موندن. بقیه یا رفتن و یا ... رفتن پ.ن: چقد شکلکاش مزخرفه. ایییییی
-
نو نوار
چهارشنبه 18 فروردین 1395 17:29
سلام یه خونه نو یه شروع نو توی سال نو پ.ن : بوی نو شدن می آید...ولی تو همیشه رفیق کهنه ى من بمان...